شاید چالشی که اخیرا با عنوان چالش عکس کارت ملی در شبکه های مجازی به راه افتاده از نظر بسیاری خنده دار و سوژه شوخی و تمسخر باشد. اما تفاوت 360 درجه ای عکس های حقیقی از گذشته افراد با چهره فعلیشان، بیانگر حقیقتی تلخ و روایتی از افرادی است که هیچ رضایتی از چهره خدادادی خود ندارند و به هرکاری دست می زنند تا از آنچه که واقعا هستند بگریزند.
رتبه اول جراحی بینی در جهان، رتبه دوم مصرف لوازم آرایش در میان تمام کشورها، رتبه اول مرگ بر اثر مصرف داروهای زیبایی اندام و جراحی های زیبایی تنها نمونه هایی از افتخارات مردم ایران برای تغییر ظاهر خدادادیشان است. افراط در این زمینه تا جایی پیش رفته که اگر در گذشته افراد جوان به تغییر اندام و چهره خود دست می زدند اکنون بسیاری از نوجوانان را می بینیم که خود را درگیر این بازی ها کرده اند.
عجیب است که در کشورهای غربی که از نظر بسیاری از کارشناسان سمبل مصرف گرایی هستند هنگام کارهای روزمره و در کوچه و خیابان کمتر افرادی را می بینی که آرایش بر چهره داشته و یا با عمل های گوناگون تقارن طبیعی ظاهر خود را برهم زده باشند. همین مساله نشان می دهد که در ظاهرگرایی گوی سبقت را از بسیاری از کشورهایی که خود مبدع این جراحی ها و لوازم آرایش هستند ربوده ایم.
زیبایی پسندی یا کمبود اعتماد به نفس؟
زمانی که یک نوجوان خود را با هنرپیشه هایی که بارها عمل های جراحی های زیبایی انجام داده اند مقایسه می کند طبیعی است که ضمن عادی تلقی کردن انجام عمل های زیبایی و آرایش های آنچنانی آن را گامی برای پیشرفت، شهرت و دستیابی به جایگاه افراد مشهور در نظر بگیرد
شاید پاسخ بسیاری از افرادی که ظاهر خود را تغییر می دهند این باشد که زیبایی پسندی در ذات انسان نهفته است و تنها در راستای زیباتر شدن دست به این کار می زنند. اما روانشناسان عقیده دیگری در این باره دارند. هفتاد درصد از افرادی که دست به عمل های زیبایی می زنند و با آرایش های آنچنانی خود را در معرض نگاه های دیگران قرار می دهند از ضعف عزت نفس رنج می برند و تنها هدفشان جلب توجه سایرین است.
از طرفی دلیل دیگر گرایش به این قبیل اقدامات می تواند شیوع گسترده آن تحت عنوان با کلاس بودن، نشانه ثروت و بچه پولدار بودن و عادی شدن آن در میان مردم باشد. چه بسا افراد زیادی بدون هیچگونه نقصی در ظاهر طبیعی خود تنها برای آنکه به خود برچسب با کلاسی بزنند اقدام به این کار کنند.
از نگاه رفتار شناسی توهم خود زشت پنداری ،عارضه ای روانی است که سبب می گردد فرد در برابر دیگران همواره در مورد کل یا قسمتی از اعضای صورت خود ایراد بگیرد و نسبت به رفع آن از طریق عمل های زیبایی اقدام کند.متاسفانه عمل جراحی بینی در ایران ۷برابر قاره اروپاست و اگر تا دیروز این مسئله تنها در میان خانم ها رواج داشت امروز به امری بدیهی در بین آقایان بدل شده است.
در مواردی دختران و پسرانی که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند با چسباندن چسب به بینی شان وانمود می کنند عمل زیبایی انجام داده اند. براساس پژوهش های بنیاد ملی رفتارشناسی ۸۵درصد از زنان دچار این توهم هستند باشند و ۱۵درصد از آقایان هم به این بیماری مبتلایند.
توهم خود زشت پنداری ناشی از ایرادهای اطرافیان یا بعضی دوستان است و در مواردی فرد خود را با چهره هنرپیشه ها مقایسه می کند. زمانی که یک نوجوان خود را با هنرپیشه هایی که بارها عمل های جراحی های زیبایی انجام داده اند مقایسه می کند طبیعی است که ضمن عادی تلقی کردن انجام عمل های زیبایی و آرایش های آنچنانی آن را گامی برای پیشرفت، شهرت و دستیابی به جایگاه افراد مشهور در نظر بگیرد.
خانواده ها و پرورش فرزندان خود زشت پندار
استفاده بی رویه از محصولات آرایشی یا نارضایتی دائم از ظاهر، تا اندازه زیادی در جریان تربیت شکل می گیرد. خانواده و والدین بیشترین تاثیر را در این یادگیری دارند. دختری که می بیند استفاده از لوازم آرایشی یا ایرادگیری از ظاهر، اشتغال ذهنی هر روزه مادرش است، آرام آرام زیبایی بی عیب و نقص ظاهری را به عنوان یکی از اصول مهم زندگی اش در نظر می گیرد درحالی که خانواده ها باید اعتماد به نفس فرزندشان را تقویت کنند و به او آموزش دهند که به خاطر توانایی ها و دستاورد هایی که دارد نسبت به زندگی اش احساس رضایت کند، نه به خاطر داشته های عاریتی اش.
از سویی خانواده ها باید از دوران کودکی ضمن تعریف از ظاهر طبیعی فرزند به جای زدن برچسب های تحقیر آمیز اعتماد به نفس آنان را افزایش دهند تا در آینده فرزندانشان به جای آنکه تمام تلاش و زمان خود را صرف تغییر چهره خود کنند در راه های دیگری همچون پیشرفت اجتماعی و فرهنگی گام بردارند.
نارضایتی پایان ناپذیر از نقاب های رنگارنگ
اما این چرخه معیوب تا کجا ادامه پیدا می کند؟ بر اساس پژوهش های میدانی صورت گرفته توسط بنیاد ملی رفتارشناسی که در شهرهای تهران، مشهد، شیراز و اصفهان از سال ۸۹ تا اوایل امسال انجام شده است ۸۷درصد از اشخاصی که مبادرت به انجام جراحی های زیبایی می کنند پس از انجام جراحی به سبب نارضایتی از چهره تازه شان دچار افسردگی می شوند. سبب آن هم این است که چهره شان پس از عمل با آنچه انتظارش را داشته اند مغایرت دارد.
افرادی که اقدام به گذاشتن ژس کارت ملی خود و ژس فعلیشان بر روی اینستاگرام خود می کنند باید در نظر داشته باشند در حالی که طی سالهای اخیر شبکه های مجازی به شکل گسترده ای مورد استفاده سودجویی و اخاذی قرار گرفته اند، اعتماد به این شبکه ها و این خیال باطل که همه افراد جنبه استفاده از تکنولوژی را دارند فرد را در معرض انواع و اقسام تهدیدها قرار می دهند
بسیاری از متقاضیان جراحی زیبایی که بدون داشتن نقص جدی سراغ عمل ها می روند، تصور می کنند با بیرون آمدن از اتاق عمل به همان کسی که می خواستند تبدیل می شوند، اما اغلب این افراد حتی پس از جراحی هم از ظاهرشان راضی نمی شوند و نمی توانند بر ضعف اعتماد به نفس شان غلبه کنند. برخی افراد افسرده به دنبال راهی برای پیدا کردن انگیزه بیشتر می گردند اما با وجود امتحان کردن چنین راه هایی هیچ وقت آرام و راضی نمی شوند و همچنان چهره خود را در معرض دستکاری های بیشتری قرار می دهند.
این چرخه معیوب تا زمانی که ویژگی های ظاهری در ازدواج، دوستیابی و حتی پیدا کردن شغل مورد توجه باشد ادامه خواهد یافت. در چنین شرایطی تنها با فرهنگسازی و افزایش تقویت جوانان است که می توان آن ها را از افتادن به این دام نجات داد.
آن روی سکه چالش عکس کارت ملی
راه افتادن چالش عکس کارت ملی جز نشان دادن نارضایتی دختران و پسران جوان از آنچه که هستند روی دیگری هم دارد. آن هم ارائه مشخصات و اطلاعات افراد به راحت ترین وجه ممکن به افراد سودجو است. افرادی که اقدام به گذاشتن عکس کارت ملی خود و عکس فعلیشان بر روی اینستاگرام خود می کنند باید در نظر داشته باشند در حالی که طی سالهای اخیر شبکه های مجازی به شکل گسترده ای مورد استفاده سودجویی و اخاذی قرار گرفته اند، اعتماد به این شبکه ها و این خیال باطل که همه افراد جنبه استفاده از تکنولوژی را دارند فرد را در معرض انواع و اقسام تهدیدها قرار می دهند.
در شرایطی که اکثر آی دی های اینستاگرامی و فیس بوکی تقلبی و به عبارتی فیک هستند و بیشتر افراد سعی در پنهان سازی هویت واقعی خویش دارند قرار دادن اطلاعات شخصی در اختیار دیگران به ویژه برای دختران جوان کاری بسیار غیر عقلانی و خطرناک است.
فقر فرهنگی و جا به جایی ارزش ها
«فقر فرهنگی» می تواند یکی از مشکلات اصلی باشد که افراد را با این اشتغالات ذهنی روبه رو می کند. وقتی در جامعه، جراحی بینی ارزش تلقی می شود و بینی جراحی شده به عنوان اصلی ترین معیار زیبایی شناخته می شود، مقاومت افراد برای مقابله با چنین فرهنگ قدرتمندی کاهش می یابد. به گونه ای که اگر زمانی برای یک فرد که به دوران بزرگسالی پای می گذارد توقع آن می رفت که علاوه بر افزایش تحصیلات، شغلی برای خود اتخاذ کرده و وارد جامعه شود، امروزه فرد بلافاصله پس از گذر از دوره نوجوانی و حتی پیش از ورود به دانشگاه برای جراحی های زیبایی اقدام می کند.
برگرفته از سایت تبیان