امیر رضوانی-بخش اجتماعی تبیان
گشت ارشاد

گشت ارشاد نام فیلمی بود که سال 90 روی پرده سینما رفت اما چند وقتی است که این گشت گریبان خود سینما و جشنواره سالیانه آن را در دهه فجر گرفته است.
از سال 90 بود که گشت ارشاد با حضور در محل جشنواره به استقبال بدپوشش ها رفت البته این روند در سال های بعد با اصلاح روند خود سعی کرده است تا منطقی تر در جشنواره حاضر شود!
هر چند حضور این نیرو با توجه به عدم رعایت برخی از حاضران  خالی از لطف نیست اما در ابتدا شیوه و فلسفه حضور آن باید مورد بازنگری قرار گیرد، بهتر است در راستای طرح امنیت اخلاقی و گسترش عفت و حجاب که گشت ارشاد یک روش از پیاده سازی آن است برای این بازه زمانی به سراغ شیوه های مناسب و خلاقانه تر رفت و حضور و یا تاثیری متفاوت از نحوه حضور خیابانی آنها در نظر گرفته شود.
بهترین راهکار هم بیان و  فعالیت هنری برای مواجه با این پدیده در فضایی هنری است هر نوع حضوری امنیت و نظامی آنطور که تصاویر آن هم در سایت های خبری منتشر شده است بازتاب مثبت داخلی و خارجی نخواهد داشت و قطعا معایب آن بیش از مزایای آن خواهد بود و به راحتی شبکه های خارجی در راستای جنگ روانی خود از آن استفاده خواهند کرد.

تذکر به گشت ارشاد!

باید نگریست چرا با گذشت سالیان و حجیم تر شدن پرونده ی گزارش فعالیت های فرهنگی موسسات، ناهنجاری ها  در جامعه رشد داشته است؟! به نظر می رسد در نگرش ها و روش ها باید تجدید نظر کرد

در این مقاله در پی نفی مزایای گشت ارشاد در جامعه نیستیم اما علاوه بر هشدار نسبت به قالب اجرایی آن در جشنواره فجر نکته ای مغفول دیگری است که تبیان برای چندمین بار نسبت بدان اشاره می کند و آن اینکه  گشت ارشاد در مقابل سینماها به مخاطبانی ایراد می گیرد که فضای فیلمی که آن مخاطب برای آن به سینما آمده است الگوی همین پوشش و رفتار بوده است و فیلم به مراتب بیشتر از آن فرد به گشت نیاز دارد!
و حال ما به جای اصلاح فرهنگ ترویج شده در رسانه  به  سراغ مخاطبی رفته ایم که خود تا حدودی نتوانسته ایم برایش فرهنگ سازی کنیم و حتی به اشتباه فرهنگ سازی کرده ایم.
در واقع دچار یک دور باطل هستیم خودمان فرهنگ اشتباه را به خورد مخاطب می دهیم و بعد خودمان درجای دیگر نسبت به او معترض می شویم. این تناقض در حالی است که همه اجزای این سیستم از بودجه دولتی ارتزاق می کنند و به جای کار مکمل و فزاینده در تناقض با هم کار می کنند سینما ساز خود را می زند،سیمای ملی هم ساز خود را و گشت ارشاد هم که جای خود دارد!
در این راستا سیمای ملی گویا از واقعیت های جامعه به دور است و آسیب ها را به خوبی نمی بیند ؛ در طرف مقابل سینما آنقدر برجسته ،آسیب ها را می بیند که وارد سیاه نمایی می شود و راهکاری هم برای ارائه ندارد. نهادهای دولتی هم به جای اصلاح این روند و برنامه ریزی برای بیان آسیب ها و فرصت ها و فرهنگ سازی مطلوب، صرفاً به اقدامات سلبی چون گشت ارشاد تکیه می کنند  .در واقع ما از طرفی پول را خرج آسیب زایی و ناهنجاری از طریق رسانه ها در جامعه می کنیم و از آن طرف با تمرکز به روی گشت ارشاد ،بودجه ای برای رفع آسیب هایی که خودمان در عدم اصلاح و حتی دامن زدن به آن نقش داشته ایم اختصاص می دهیم.
 باید اولویت هایمان در پیاده سازی طرح امنیت اخلاقی و گسترش حجاب و عفاف تغییر کند چه از جهت برنامه ریزی و نقشه راه و چه از نظر فعالیت های اجرایی. باید از تناقض کاری و موازی کاری ها دست برداشت و کیفیت را جایگزین کمیت کرد.
متاسفانه ایجاد فضای رقابتی بهانه ای برای کارهای موازی شده است و عدم شوراهای عالی و هماهنگ کننده و عدم بازدهی شوراهای موجود باعث می شود فعالیت های فرهنگی تحت بودجه و نظارت دولت در یک راستا و مکمل نباشد، برای همین هر کس یک سازی می زند. 
باید نگریست چرا با گذشت سالیان و حجیم تر شدن پرونده ی گزارش فعالیت های فرهنگی موسسات، ناهنجاری ها  در جامعه رشد داشته است؟! به نظر می رسد در نگرش ها و روش ها باید تجدید نظر کرد.



برگرفته از سایت تبیان