امام صادق علیه السلام جامه ی زبر کارگری برتن و بیل در دست داشت و در بوستان خویش سرگرم بود.چنان فعالیت کرده بود که سراپایش را عرق گرفته بود.

در این حال، ابوعمر و شیبانی وارد شد! و امام را در آن تعب و رنج مشاهده کرد. پیش خود گفت، شاید علت اینکه امام شخصا بیل به دست گرفته و متصدی این کار شده این است که کسی دیگر نبوده و از روی ناچاری خودش دست به کار شده، جلو آمد و عرض کرد: (این بیل را به من بدهید، من انجام می دهم).

امام فرمود: (نه، من اساسا دوست دارم که مرد برای تحصیل روزی رنج بکشد و آفتاب بخورد(-(اِنّی اَحِبُّ اَنْ یَتَاءَذَّی الرَّجُلُ بِحَرِّالشَّمْسِ فی طَلَبِ الْمَعیَشهِ)،(بحارالانوار،ج 11،ص 120).


منبع:کتاب داستان راستان جلد 1و2