فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
گناه

از آیات متعدد قرآن مجید استفاده مى شود که وسائل آمرزش و بخشودگى گناه متعدد است که در ذیل بطور خلاصه بدان اشاره می کنیم:
1- توبه و بازگشت بسوى خدا که توأم با پشیمانى از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملى اعمال بد، بوسیله اعمال نیک بوده باشد. آیاتى که بر این معنى دلالت دارد فراوان اند اما ما به جهت اختصار تنها به آیه ای اشاره می کنیم:
«هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ"[1]: او است که توبه را از بندگان خود مى پذیرد و گناهان را مى بخشد" »
حقیقت" توبه" ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده است، و جبران کارهایى که قابل جبران است. گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنى است. به این ترتیب ارکان توبه را مى توان در پنج چیز خلاصه کرد:" ترک گناه- ندامت-تصمیم بر ترک در آینده- جبران گذشته- استغفار.[2]
2- کارهاى نیک فوق العاده اى که سبب آمرزش اعمال زشت مى گردد، چنان که قرآن مى فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ[3]»، کارهاى نیک آثار پاره اى از گناهان را از بین مى برد.

بزرگترین و نهایی ترین امید مؤمنان گنهکار، شفاعت است و این شفاعت مورد نظر اسلام با شرایط خاص آن یکی از راههای تربیت افراد و ایجاد امید به جبران کاستیها برای پاک شدن از گناهان و حرکت و تعالی به سوی ارزش ها است

3 - پرهیز از گناهان" کبیره" که موجب بخشش گناهان" صغیره" مى گردد «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً [4]اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم.»[5]
4 - تحمل گرفتاری ها و مصائب دنیا بار گناهان مومنان را سبک می کند و سختی های برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصی هایش را می زداید[6].
 5 - شفاعت: حقیقت شفاعت ضمیمه شدن موجودى قویتر، به موجود ضعیف تر براى کمک به او است. این کمک ممکن است براى افزایش نقاط قوت و یا پیرایش نقاط ضعف باشد.[7]
مفهوم شفاعت از نظر اسلام و آیات قرآن[8] معنایی است که بر محور دگرگونى و تغییر و تحول در" شفاعت شونده" دور مى زند. یعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى سازد تا از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگى گردد.

 ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالى تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و موجب بیدارى و آگاهى آنان است. [9]

مقام محمود چیست؟

بر حسب روایات فراوان «مقام محمود» که در قرآن کریم به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وعده داده شده همین مقام شفاعت است و نیز آیه شریفه: «ولسوف یعطیک ربک فترضی»؛ و همانا پروردگارت (آنقدر) به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی، اشاره به آمرزش الهی است که به واسطه شفاعت آن حضرت شامل حال کسانی که استحقاق دارند می شود.

مومنان واقعی افرادی هستند که این افسردگی بعد از گناه، آنان را به استغفار و توبه واداشته و از اصرار بر گناه پرهیز کنند

بنابراین، بزرگترین و نهایی ترین امید مؤمنان گنهکار، شفاعت است و این شفاعت مورد نظر اسلام با شرایط خاص آن یکی از راههای تربیت افراد و ایجاد امید به جبران کاستیها برای پاک شدن از گناهان و حرکت و تعالی به سوی ارزش ها است.
6- عفو الهى [10] که شامل افرادى مى شود که شایستگى آن را دارند و آنان مؤمنانى هستند، که از نظر عمل کوتاهى یا آلودگى داشته اند. اینان اگر مشمول عفو الهى شوند و شایسته آن باشند به گروه بهشتى مى پیوندند، و اگر مشمول عفو الهى نشوند به دوزخ مى روند اما ماوى و جایگاهشان آنجا نخواهد بود و تا ابد در آن باقی نخواهند ماند.[11]
مجددا یادآورى مى کنیم که عفو الهى مشروط به مشیت او است و به این ترتیب یک مسئله عمومى و بدون قید و شرط نیست، و مشیت و اراده او تنها در مورد افرادى است که شایستگى خود را عملا به نوعى اثبات کرده اند.

نکته ای که باز در پایان بر آن تاکید می کنیم اینست که اگر شخص مؤمن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانی نشود که سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شک و تردید یا انکار و جحود را به بار می آورد، و در یک جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدی، مبتلا نخواهد شد. گناهان کوچکش به واسطه اجتناب از کبائر، بخشوده می شود و گناهان بزرگش به وسیله توبه کامل و مقبول، آمرزیده می گردد، و اگر موفق به چنین توبه ای نشد تحمل گرفتاری ها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبک می کند و سختی های برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصی هایش را می زداید و اگر باز هم از آلودگی های گناهان پاک نشد به وسیله شفاعت ٓ که تجلی بزرگترین و فراگیرترین رحمت الهی در اولیاء خدا به ویژه رسول اکرم و اهل بیت کرامش (علیهم الصلوة والسلام) می باشد ٓ از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت. ولی در عین حال نباید از «مکر الهی» ایمن شوند و باید همیشه بیمناک باشند که مبادا کاری از آنها سر زده باشد یا سر بزند که موجب سوء عاقبت و سلب ایمان، در هنگام مرگ گردد و مبادا علاقه به امور دنیوی به حدی در دلشان رسوخ یابد که (العیاذبالله) با بغض خدای متعال از این جهان بروند[12].

نکته ای که باز در پایان بر آن تاکید می کنیم اینست که اگر شخص مومن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانی نشود که سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شک و تردید یا انکار و جحود را به بار می آورد، و در یک جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدی، مبتلا نخواهد شد.

افسردگی پس از انجام گناهان

هر گناهی که انسان مرتکب می شود - بویژه اگر گناه کار مسلمان باشد و گناه هم از گناهان بسیار زشت محسوب شود ٓ به همان اندازه دچار عذاب وجدان یا همان افسردگی می شود؛ دلیلش نیز روشن است؛ چون تعالیم و آموزه های شرع مقدس اسلام این کار را منع کرده و این اجازه را نداده که انسان از راه خلاف به خواسته های خود برسد.
این مسئله در جوانان به دلیل داشتن فطرت و روح و روان سالم بیشتر نمود پیدا می کند؛ لذا وجدان و طینت پاک جوان با این افسردگی به وی اخطار می دهد که در مسیری افتاده که سرانجامش تباهی دنیا و آخرت می باشد.
در همین راستا مؤمنان واقعی افرادی هستند که این افسردگی بعد از گناه، آنان را به استغفار و توبه واداشته و از اصرار بر گناه پرهیز کنند. (آل عمران، 135 وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُون)
انسان فکر می کند که اگر از راه خلاف نیازهای خود را بر طرف کند، باید با نشاط و سر حال باشد، در حالی که روح و روان خلاف این را می گوید. خود انسان می داند که این کار اشتباه است و مخفیانه آن را مرتکب می شود؛ هر لحظه فکر می کند اگر کسی از این کار با خبر شود، چگونه باید برخورد کند؛ آبروی خود و خانواده اش چه می شود؛ عواقب و اثرات معنوی این کار چیست؟ و... اینها در روح و روان انسان اثر می کند و روح آزرده و افسرده می شود. در نتیجه با عذاب وجدان روبرو می شود.
البته افرادی که به دلیل انجام مستمر گناهان، پرده سنگینی قلبشان را احاطه کرده است، کمتر دچار اینگونه افسردگی ها می شوند.

پی نوشتها:
 [1] شورى: 25.
[2] تفسیر نمونه، ج 24، ص: 290
[3] هود- 114
[4] نساء: 31
[5] آموزش عقاید، مصباح یزدی، ص477.
[6] آموزش عقاید، مصباح یزدی، ص481.
[7] برای آگاهی بیشتر، در سایت اسلام کوئیست مراجعه کنید به : سؤال 350، نمایه: مفهوم شفاعت در اسلام؛و سؤال 124، نمایه: شفاعت و رضاى الهى.
[8] سجده: 4، زمر: 44، بقره: 255، سبأ: 23و...
[9] تفسیر نمونه، ج 1، ص: 233
[10] شورى: 25.
[11]-تفسیر نمونه، ج 26، ص: 111
[12] آموزش عقاید، مصباح یزدی، صص481و 482


منابع:
سایت کوئیست
تفسیر نمونه ج 26 و ج 1
آموزش عقاید، مصباح یزدی

منبع:سایت تبیان