شرلوک هلمز با واتسون میرن بیرون شهر و تو چادر میخوابن،
نصفه های شب شرلوک هلمز واتسون رو بیدار می کنه میگه: به آسمون نگاه کن چی میبینی؟
واتسون: یه عالمه ستاره!
هولمز: از اینهمه ستاره چی می فهمی؟
واتسون: از چه نظر؟ ستاره شناسی؟ الهیات؟ فلسفه؟ از کدوم زاویه بگم؟ تو چی میفهمی؟
هولمز: احمق! چادرمونو دزدیدن
بعضی اوقات پیچیده فکر نکنید ، ساده فکر کنید !
واقعیت نوشت ♣
ادب، فقط احترام گذاشتن به غریبه ها و مردم کوچه و بازار نیست،
مؤدب کسی است که به آدمهای تکراری دور و برش، لبخند بزند و احترام بگذارد
حالم خوب است
اما…
دلـم
تنگِ آن روزهایی شده
که می توانستم
از تـه دل بخــــندم…
قشنگ نوشت ♣
تو، با من باش!
من، دست همه اتفاق ها را
میگیرم که نیفتد
برگرفته از سایت تکناز