” آقای رئیس (جانسون) ببخشید شما را در آن قایق کوچک ندیدم . بهتر است شما هم مقداری از ثروتتان را خرج کنید و یک قایق درست حسابی بخرید.”
آقای جانسون نگاهی به قایق موتوری گران قیمت انداخت و لبخندی زد و گفت ” مطمئنم که نمی توانی من را در مسابقه ای از این طرف دریاچه به آن طرف شکست بدهی.”
باب در جواب گفت ” شوخی با مزه ای میکنید.”
آقای جانسون در جواب گفت” شوخی نمیکنم اگر تو برنده شدی 4 هفته مرخصی اضافه می گیری و اگر من بردم 4 هفته با قایق تو می روم به تفریح.
باب گفت” اگرچه میدانم نقشه ای دارید، ولی حاضرم به خاطر این مرخصی با شما مسابقه بدم ، قبول می کنم”
آقای جانسون تقویمش را در آورد و تاریخی را برای مسابقه اعلام نمود .
در تاریخ تعیین شده هردو مرد به همراه تعدادی تماشاچی جمع شدند تا ببینند چگونه یک قایق بادی پارویی می خواهد با یک قایق موتوری گران قیمت مسابقه بدهد.
آقای جانسون به راحتی توانست باب را شکست بدهد و بدون خستگی قایق کوچکش را زیر بغل زده و به خانه بازگردد. به نظر شما آقای جانسون چه زمانی را برای مسابقه انتخاب کرد و چگونه توانست با یک قایق بادی پارویی، یک قایق موتوری گران قیمت را شکست دهد؟
••••
••••••••
••••••••
••••••••
••••••••
••••
••••••••
••••
جواب معما :
آقای جانسون اهل شرط بندی نبود ولی میدانست که احتمال بردش زیاد است. از آنجا که او فرد باهوشی بود تاریخ 15 بهمن را برای مسابقه انتخاب نمود . او به یاد داشت که دریاچه از ماه آذر یخ می زند و مطمئناً تا 15 بهمن یخ فراوان با قطر زیادی دریاچه را فرا می گیرد. روز مسابقه آقای جانسون به راحتی قایق سبک خود را به دست گرفت و روی یخ، پیاده عرض دریاچه را پیمود. در حالیکه باب مجبور شد قایق بزرگ خود را با سختی تمام بکشد چون یخ دریاچه به قدری ضخیم بود که قایق قدرت پیمودن مسیر را در آب نداشت.
منبع:parsegard.com
منبع:سایت تکناز