اصلاح صفات روحی
چرا در زندگی منتظر باید تفاوت دیده شود؟ چون او در سلوک معنوی خودش، نفسش را دشمن گرفته و می داند تا با خودخواهی هایش مبارزه نکند، به جایی نمی رسد. نظم و رعایت دقیق آداب زندگی تحصیلی و شغلی در اثر تقوایی است که دارد. حضرت امیر علیه السلام فرمودند:« وصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ» شما حسنین (علیهماالسلام) و همه فرزندان و خاندانم و هرکه این وصیتم به او می رسد را سفارش می کنم به تقوای الهی و نظم در زندگی (نهج البلاغه، نامه47) حضرت در این سفارش خمیرمایه نظم را تقوا قرار دادند و در اثر تقوا به نظم توصیه کردند. باید این تفاوت در زندگی منتظر دیده شود.
منتظر انسانی با تقواست
اساسا نام دیگر منتظر متقی است و شما هر کاری بکنید نمی توانید نام دیگری در این حد تناسب برای منتظر پیدا کنید. اینکه امام عصر صلوات الله علیه فرمودند: «... پس هیچ چیز ما را از ایشان جدا نگه نمی دارد جز اخباری که از ایشان به ما می رسد و ما را ناراحت می سازد و از ایشان انتظار نداریم» معنایی جز این ندارد. «فَما یَحْسِبُنا عَنْهُمْ إلّا ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُکْرِهُهُ وَ لا نُوثِرُهُ مِنْهُمْ»(احتجاج طبرسی،ج2،ص499) تقوا دو بعد دارد: ترک معصیت برای خدا و انجام عبادات و طاعات باز هم برای خدا و البته : «اِجتنابُ السیّئات اَولی مِن اِکتِسابِ الحَسنات» دوری از گناهان برتر است از انجام اعمال نیک (غرر الحکم، ح3514)
تناسب تقوا و انتظار
متقی
وقتی می خواهد از دیگران به خاطر معشوق خود ببرد، ترک معصیت می کند و وقتی
می خواهد به حضرت دوست بپیوندد اطاعت و عبادت می کند. باید تناسب دو مفهوم
تقوا و انتظار برایمان جا بیفتد که کار آسانی نیست. خیلی باید فکر کرد و
به خود تلقین کرد که چرا تقوا لازمه انتظار است؟ ما انتظار چه چیزی را می
کشیم؟ حکومت حضرت مگر چیزی جز زمینه سازی برای سهولت تقوای مردم است؟ ظهور
حضرت مگر برای مبارزه با استکبار که تورم یافته همان گناه های روزمره ماست،
نیست؟ مگر می شود منتظر حضرت باشیم و به گناه علاقه داشته باشیم و به پاکی
روح و تزکیه نفس بی علاقه باشیم؟
باید ربط بین تقوا و انتظار را عمیقا
درک کنیم. باید هنرمندانه این حقیقت را به خود و دیگران تلقین کنیم. همین
که بدانیم گناه ما ظهور را به تاخیر می اندازد، کافی نیست؟! منتظر تا آنجا
که خود می تواند حرکت کند، تلاش می کند. وقتی از نفس افتاد و دیگر توان
مبارزه نداشت، دست به سوی امام غائب دراز می کند و از او مدد می گیرد و
البته امام ناظر او را کمک خواهد کرد. منتظر اگر اصلاح کار جهان را می
خواهد، به خاطر عشق او به زیبایی هایی است که تا حد جان دادن آنها را برای
خود نیز دوست دارد و برایش تلاش می کند.
آرزوی متقی شدن همه اهل زمین
در واقع اگر کسی در مسیر سلوک شخصی خود به
سوی خدا به انتظار فرج برسد، زیباست. شخصی که زیبایی ها و خوبی های تقرب به
خدا را چشیده است و از بس تقوا برایش دوست داشتنی شده است، تلاش می کند
این تقوا و تقرب را برای همه اهل زمین به ارمغان بیاورد. این می شود منتظر.
بعضی
از تقوا شروع نمی کنند تا به انتظار برسند ولی با محبت به حضرت شروع کرده
اند، طبیعی است که آنها هم به تقوا می رسند. محبت به حضرت راحت تر از محبت
به تقوا به دست می آید. وقتی این محبت افزایش پیدا کند، تبعات خود را به
نمایش خواهد گذاشت. کافی است که بدانید کسی که با تقوا نیست مورد عنایت
حضرت قرار نخواهد گرفت. دیگر نمی توانید از تقوا فاصله بگیرید. این به معنی
این نیست که حضرت سلیقه ای دارند و طبق ذوق شخصی تنها افراد با تقوا را
دوست دارند و لا غیر. بلکه اگر کسی با تقوا نباشد، ذاتا نمی تواند به حضرت
مقرب شود و به درد حضرت بخورد. مثل اینکه اگر کسی کافر باشد استعداد ذاتی
خود را برای ملاقات شیرین پروردگار از دست داده است.
معصیت کار هوس خود را بیشتر دوست دارد
کسی که عقلش را به دلیل معصیت از دست داده است، نمی تواند زیبایی های وجود حضرت را درک کند. نمی تواند حضرت را بفهمد، نمی تواند به حضرت کمک کند و حتی شاید نتواند حضرت را تحمل کند. او هوس خود را بیشتر دوست دارد. او فقط می تواند از دور به حضرت عشق بورزد و از نزدیک چه بسا دچار دلزدگی هم می شود. لذا خطرناک است که انسان بی تقوا باشد و طالب دیدار حضرت باشد. اگرچه امید داریم دیدار حضرت موجب افزایش ارادت و اطاعت بشود ولی قاعده این نیست و در بسیاری از موارد چنین اتفاقی نمی افتد!
خلاصه سخن:
منتظر کسی است که در مسیر سلوک شخصی خود به سوی خدا به انتظار فرج برسد.
شخصی که زیبایی ها و خوبی های تقرب به خدا را چشیده است و از بس تقوا برایش
دوست داشتنی شده است، تلاش می کند این تقوا و تقرب را برای همه اهل زمین
به ارمغان بیاورد
منبع:
کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه حجت الاسلام پناهیان
منبع:سایت تبیان