در مقاله قبل به این مساله اشاره شد که خداوند متعال از خلقت انسان هدف داشته و رشد و کمال او را مدنظر داشته است. برای رسیدن به این هدف، انسان را تنها نگذاشته و اولیاء خود را که بهترین انسانها هستند به عنوان جانشین و راهنما همراه با کتاب آسمانی در میان آدمیان قرار داد. همچنین به ضرورت تبعیت از آیات و روایات و کسانی که علم به آیات و روایات دارند به طور مختصر بیان شد. فرمایش امام عصر سلام الله علیه نیز مطرح شد که آن حضرت، راویان حدیث را حجت خود معرفی کرده اند. اما برای تبیین بهتر بحث، به معنای کلمه «حجت» می پردازیم.
راهنمای راه سعادت
امام کاظم علیه السلام فرمود:
«یا هشام انّ للّه علی الناس حجّتین حجة ظاهرة و حجة باطنة فامّا الظاهرة
فالرسل و الانبیاء و الائمة و امّا الباطنة فالعقول»(1) ای هشام خدا بر
مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و حجت پنهان؛ حجت آشکار، رسولان و پیغمبران و
امامانند؛ و حجت پنهان، عقلهای آنها (مردم) است.
منظور از حجت بودن اهل
البیت علیهم السلام، این است که راه سعادت را باید از آنان آموخت و آنها
راهنمای رسیدن به کمال مطلق می باشند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«مازالت الارض الّا و للّه فیها الحجة یعرف الحلال و الحرام و یدعوا الناس
الی سبیل اللّه» (2) یعنی زمین پیوسته حجتی الهی را در خود دارد که
حلال را از حرام می شناساند و مردم را به راه خداوند تبلیغ می کند.
به روشنی آفتاب
"حجت" از "حج" گرفته شده به معنای "قصد" و اینجا یعنی "قصد کردن به سمت مطلوب"؛ حجت مورد قصد است و با آن می توان به حق مطلوب رسید. (3)
تبعیت از امام معصوم، غیبت و ظهور نمی شناسد. هر کس که مدعی این است که در زمان ظهور، حضرت مهدی علیه السلام را یاری خواهد کرد پس در زمان غیبت نیز باید یاریگر امام باشد. مگر می شود در زمان غیبت، بر خط و مسیر خود حرکت کنیم ولی در زمان ظهور ناگهان تغییر مسیر داده، در صراط مستقیم قرار بگیریم؟!
اما
معنای دیگر حجت، برهان و دلیل است که با آن حریف را قانع یا دفع می کنند و
جمع آن حجج و حجاج است.(4) در آیات قرآن کریم نیز این کلمه به کار برده
شده است. به عنوان نمونه: «لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ
حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّه عَزِیزًا حَکِیمًا»(5) «قُلْ
فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ»
(6)
"حجت بالغه"، یعنی دلایل خداوند،
برای بشر بسیار روشن و رساست به گونه ای که جای هیچ گونه تردید برای افراد
باقی نمی گذارد. از امام صادق علیه السلام سوال شد معنای آیه چیست؟ حضرت
فرمودند: خداوند در روز رستاخیز به
بنده خویش می گویند بنده من آیا دانستی و گناه کردی؟ اگر بگوید آری، می
فرماید چرا به آنچه می دانستی عمل نکردی و اگر بگوید نمی دانستم می گوید
چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ در این موقع فرد می ماند. این همان حجت بالغه
است. (7)
فرازی از زیارت جامعه کبیره از
اهل البیت علیهم السلام به حجج الهی تعبیر شده است. «حجج الله علی اهل
الدنیا و الاخرة و الاولی و رحمة الله و برکاته»؛ سلام بر شما امامان معصوم
که حجتهای خداوند بر اهل دنیائید هم در آخرت حجت هستید و هم در دنیا، و
رحمت و برکات خداوند بر شما باد.
سنت خداوند بر آن است که اتمام حجت
کند، یعنی به صورت روشن راه را از چاه مشخص کرده و بگوید که راه سعادت کدام
است. از طریق ارسال حجج خود بر بندگان، راه هدایت را مشخص کرده و راه
بهانه جویی را بر آنها بسته است. امام عصر علیه السلام خود را حجت خدا و
راویان حدیث را حجت خود بر مردم معرفی می کند. در واقع راه بندگی از طریق
آنان مشخص می شود. امام باقر علیه السلام فرمودند: «بنا عُبِدالله...» به
واسطه وجود مبارک اهل البیت علیهم السلام، خداوند بندگی می شود.
ادعای محبت، اثبات محبت
سنت خداوند بر آن است که اتمام حجت کند، یعنی به صورت روشن راه را از چاه مشخص کرده و بگوید که راه سعادت کدام است. از طریق ارسال حجج خود بر بندگان، راه هدایت را مشخص کرده و راه بهانه جویی را بر آنها بسته است. امام عصر علیه السلام خود را حجت خدا و راویان حدیث را حجت خود بر مردم معرفی می کند
در آیه شریفه قرآن نیز به پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ شد بگو: «إن کنتم تحبون الله فاتبعونی... »(8) اگر خداوند را دوست می دارید مرا تبعیت کنید. شرط بندگی و محبت خداوند، تبعیت از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل البیت علیهم السلام است.
تبعیت از امام معصوم، غیبت و ظهور نمی شناسد. هر کس مدعی این است که در زمان ظهور، حضرت مهدی علیه السلام را یاری خواهد کرد پس در زمان غیبت نیز باید یاریگر امام باشد. مگر می شود در زمان غیبت، بر خط و مسیر خود حرکت کنیم ولی در زمان ظهور ناگهان تغییر مسیر داده، در صراط مستقیم قرار بگیریم؟!
از تنها گذاشتن نائب امام تا شمشیر کشیدن بر روی امام
آنچه
که حضرت ولی عصر علیه السلام ما را بدان امر کرده اند، تبعیت از راویان
حدیث ایشان در زمان غیبت است و این تبعیت آنقدر با اهمیت است که از ایشان
تعبیر به «حجت من» کرده اند. چه کوته فکرند آنان که دل به وسوسه شیطان
سپرده اند که کلام امام و روایان آن را رها کرده اند و وعده یاری حضرت را
می دهند! همانند کسانی که در سال 60 ه.ق به امام حسین علیه السلام نامه نوشتند و از ایشان دعوت کردند تا به کوفه بروند و وعده یاری دادند، در حالی که نائب امام یعنی جناب مسلم بن
عقیل را در کوفه، زمانی که حضرت حسین علیه السلام در آن شهر غائب بودند
تنها گذاشته و سبب به شهادت رسیدن ایشان شدند! (تاریخ تعداد این افراد را
18000 نفر نقل کرده است) کسی که به یاری نماینده امام نشتابد قطعا امام را
هم در معرکه تنها خواهد گذاشت. بسیاری از آن 18000 نفر در کوفه در کربلا،
نه تنها امام را تنها گذاشتند بلکه ظهر عاشورا مقابل امام ایستادند و شمشیر
کشیدند!
اما ممکن است در اینجا سوالی مطرح شود که منظور از راویان حدیث مراجع تقلید هستند یا ولی فقیه؟ و حیطه اختیارات ولی فقیه به عنوان حاکم جامعه اسلامی چقدر است؟ ان شاء الله در مقاله بعدی به این سوال پاسخ خواهیم داد.
ادامه دارد...
پی نوشت:
1 .اصول کافی، ج 1، کتاب العقل و الجهل.
2 . همان، کتاب الحجة، ص 178.
3 . مقاییس اللّغة، ماده حج.
4 .لسان العرب، ج2، ص228
5 . نساء/165
6 . انعام/149
7 . تفسیر نورالثقلین، ج1، ص776
8 . آل عمران/31