جنازه مردی را آوردند تا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بر آن نماز گذارد.
پیامبر صلی اللّه علیه و آله به اصحاب خود فرمود: شما بر او نماز بخوانید اما من نمی خوانم.
اصحاب گفتند: رسول اللّه! چرا بر او نماز نمی گذاری؟
حضرت فرمود: زیرا بدهکار مردم است.
ابوقتاده گفت: من ضامن می شوم که قرض او را ادا کنم.
پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: بطور کامل ادا خواهی کرد؟
ابوقتاده: بله، بطور کامل ادا خواهم کرد. آنگاه پیامبر صلی اللّه علیه و آله بر او نماز گذارد.
ابوقتاده گوید: بدهکاری آن مرد هفده یا هجده در هم بود. (مستدرک الوسائل، ج 13، ص 404.)


منبع:کتاب قصه های تربیتی چهارده معصوم(ع)محمدرضا اکبری