در قیامت مجموع عناصری که بدن دنیوی را تشکیل می دهد، بار دیگر تبدیل به بدن گردیده، با روح همراه می گردد.

مثلاً قرآن کریم می گوید: «گفتند آیا هنگامی که ما استخوان های پوسیده و خاک های پراکنده می شویم، آیا بار دیگر آفرینش تازه ای خواهیم یافت؟ آیا ندیدند خدائی که آسمان ها و زمین را آفرید قادر است مثل آنها را بیافریند»[2] و در سوره یس فرمود: «و ضرب لنا مثلاً و نَسِیَ خلقه، قال مَن یحیی العِظام و هی رمیم قل یحییها الذّی انشاها اوّل مرّةٍ و هو بکل خلقٍ علیمٍ»[3] یعنی برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت؟ چه کسی این استخوان ها را زنده می کند در حالی که پوسیده است؟ بگو: همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آن را آفرید، و او به هر مخلوقی آگاه است.
این گونه آیات همه ناظر به این است که انسان با روح و بدن و اعضاء خود در قیامت حاضر می شود.[4] یعنی انسان در قیامت، با همان دست و چشم و اعضاء دیگر خود که در دنیا دارد، وارد محشر می شود، لذا بعضی از علما گفته اند: «بدون شک هر جا قرآن سخن از بازگشت انسان ها و رستاخیز به میان آورده، منظور بازگشت این انسان با روح و جسم در آن جهان است و آنها که معاد را منحصر به جنبة روحانی آن کرده اند و تنها قایل به بقای ارواحند به هیچ وجه آیات قرآن را مورد بررسی قرار نداده اند، مثلاً در قرآن آمده که: و انّ الساعة آتیتةٌ لاریب فیها و انّ الله یبعث من فی القبور»[5] یعنی در پدید آمدن رستاخیز شکی نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها آرمیده اند زنده می کند.
در این آیه به روشنی سخن از خروج بدن و جسم از قبرها به میان آمده است. زیرا روح در قبر نمی باشد بلکه اجسام و بدن ها در قبرند اما در قیامت از قبر بیرون می آیند و طبیعی است که جسم با همان هیئت دنیایی و اعضاء خود بیرون می آیند.[6] پس اعضاء بدن با همان صورت جسمانی خود ، همراه بدن در قیامت محشور  می شوند.

آیا بدنی که در قیامت روح به آن تعلق می گیرد، عین بدن دنیوی است یا مثل آن؟

معاد در هر دو جنبه روحانی و جسمانی صورت می گیرد یعنی همان جسمی که خاک و متلاشی گشته، به فرمان خدا جمع آوری می شود .لباس و حیات نوینی بر آن می پوشاند و این عقیده ای است که از آیات قرآن گرفته شده است

یکی از مسایل مهم پس از اثبات معاد جسمانی، تعلق روح به بدن دنیوی یا بدن مثالی است که مورد اختلاف میان دانشمندان قرار گرفته است و از سوی فلاسفه اسلامی و مکاتب فلسفی، انظار مختلفی ارائه گردیده است. در اینجا به سه دیدگاه اشاره می کنیم:
1   دیدگاه شیخ اشراق: روح به بدن برزخی که لطیف تر از بدن دنیوی است، تعلق می گیرد. (اسفار، ج 9، ص 198)
2   دیدگاه طرفداران فلسفه مشاء: در جهان پس از مرگ و عالم قیامت، تنها روح محشور می شود و از حشر ابدان خبری نیست. (اسفار، ج 9، ص 198)
3   دیدگاه و نظر صدرالمتألهین: روح به بدن مثالی که مخلوق خود روح بوده، او را ابداع و اختراع می کند، تعلق می گیرد. (اسفار، ج 9، ص 198)
با توجه به آیات و روایات هر سه دیدگاه مردود و باطل است. برخلاف این انظار و دیدگاه ها، قرآن مجید، تعلق روح را به بدن دنیوی می داند.  که به طور نمونه به یک آیه اشاره می شود:
«قل یحییها الذی انشأها اوّل مرّه و هو بکل شی ء علیم؛ (یس/ 76) کسی که اولین بار استخوانهای پوسیده را خلق کرده دوباره آن را زنده خواهد نمود، او به هر چیز آگاه و داناست.»
از این آیه استفاده می شود که در قیامت مجموع عناصری که بدن دنیوی را تشکیل می دهد، بار دیگر تبدیل به بدن گردیده، با روح همراه می گردد.

پی نوشت ها:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، 1379 ش، ج 18، ص 488.
[2] . اسراء/ 98 و 99.
[3] . یس/ 78 و 79.
[4] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر پیشین، ج 12، ص 301.
[5] . حج/ 7.
[6] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر پیشین، ج 14، ص 25.
                       


منابع:
سایت اندیشه قم
تفسیر نمونه ج 14 و ج 18

منبع:سایت تبیان