- شب گذشته در خواب دیدم قیامت برپا شده است و پل صراط بر روی جهنم کشیده اند و پرونده های اعمال را گشوده اند و آتش جهنم را افروخته اند و بهشت را زینت کرده اند. در آن وقت گرما شدید شد و عطش سنگین بر من غلبه کرد. چون به جانب راست خود نگاه کردم حوض کوثر را دیدم و بر لب آن دو مرد و یک زن را مشاهده کردم که ایستاده اند و نور جمال ایشان صحرای محشر را روشن کرده است. در حالیکه لباس سیاه پوشیده اند و می گریند. از کسی پرسیدم: اینها کیستند که بر کنار کوثر ایستاده اند؟

پاسخ داد: یکی محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و دیگری علی مرتضی و آن زن فاطمه زهرا علیهاالسلام است.

گفتم: چرا سیاه به تن دارند، غمگین هستند و می گریند؟

گفت: مگر نمی دانی که امروز عاشوراست؟

گفتم: روز شهادت شهید کربلا امام حسین علیه السلام است. آنان به این جهت غمناک اند.

سپس نزدیک حضرت فاطمه علیهاالسلام رفتم و گفتم:

- ای دختر رسول خدا! تشنه ام. آن حضرت از روی غضب به من نظر کرد و گفت:

- تو مگر همان شخص نیستی که فضیلت گریستن بر میوه قلبم، نور چشمم، فرزندم حسین را انکار می کردی؟ با اینکه با ظلم و ستم او را شهید کردند. لعنت خدا بر قاتلین و ظالمین و کسانی که ایشان را از آشامیدن آب منع کردند.

در این حال از خواب وحشتناک بیدار شدم و

از گفته خود پشیمان گشتم. اکنون از شما معذرت می خواهم و باشد که از تقصیر من درگذرید.

(بحار: ج 44، ص 293)


منبع:داستان های بحار الانوار،محمود ناصری.